برخورد با ضلالتپیشگان (قرآن)در آیات قرآن روش برخورد با ضلالتپیشگان بیان شده است. ۱ - توبه از ضلالتتوبه بنىاسرائيل از گوسالهپرستی، پس از آگاهی به گمراهى خويش: «وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُمْ وَ لا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَ كانُوا ظالِمِينَ • وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ؛قوم موسی بعد از رفتن او (به ميعادگاه الهى)، از زيورهاى خود مجسمه گوسالهاى ساختند؛ كه صدايى همچون صداى گوساله داشت. آيا آنها نمىديدند كه با آنان سخن نمىگويد، و به راه راست هدايتشان نمىكند؟! آن را خداى خود انتخاب كردند، و ستمكار بودند. و هنگامى كه حقيقت در دسترسشان قرار گرفت، و ديدند گمراه شدهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نكند، و ما را نيامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهيم بود.» ۲ - خشم از ضلالتآگاهى موسی علیهالسلام از ضلالت بنىاسرائيل، پس از میقات، موجب خشم آن حضرت: ۱. «وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ ... • وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ...؛قوم موسى بعد از رفتن او (به ميعادگاه الهى)، از زيورهاى خود مجسمه گوسالهاى ساختند؛ كه صدايى همچون صداى گوساله داشت. ... و هنگامى كه موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت، گفت: پس از من، بد جانشينانى برايم بوديد (و آيين الهى را ضايع كرديد). آيا در مورد فرمان پروردگارتان (و تمديد مدّت ميعاد او)، عجله نموديد (و زود قضاوت كرديد)؟! سپس الواح را افكند، و سر برادر خود را گرفت و با عصبانیّت به سوى خود كشيد....» ۲. «قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُ • فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً ...؛فرمود: ما قوم تو را بعد از تو، آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت. موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت و گفت: اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما نداد؟!....» ۳ - عکسالعمل قاطع و شدیدعكسالعمل شديد موسى عليهالسلام در برابر اغواگرى سامرى و گمراهى بنیاسرائیل از سوى او: «قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُ • فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي • قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَكَذلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُ • قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي • قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً؛فرمود: ما قوم تو را بعد از تو، آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت. موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت و گفت: اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما نداد؟! آيا مدّت جدايى من از شما به طول انجاميد، يا مىخواستيد غضب پروردگارتان بر شما نازل شود كه از وعده من تخلف كرديد؟! گفتند: ما به ميل و اراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم؛ بلكه مقدارى از زيورهاى قوم فرعون را كه با خود داشتيم افكنديم. و سامرى اين چنين القا كرد، گفت: من چيزى ديدم كه آنها آن را نديدند؛ من قسمتى از آثار و در پاى فرستاده خدا، جبرئیل را گرفتم، سپس آن را در درون گوساله افكندم، و اين كارى بود كه هوای نفس من در نظرم جلوه داد. موسى گفت: برو، كه مجازات تو در زندگى دنيا اين است كه به مردم بگويى «با من تماس نگيريد! و تو ميعادى از عذاب خدا دارى، كه هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. اكنون به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مىكردى؛ بنگر كه آن را مىسوزانيم؛ سپس تمام ذرّات آن را به دریا مىپاشيم.» ۴ - طرد گمراهکنندگانطرد و قطع رابطه بنىاسرائيل با سامری، در پى اضلال او و فرمان موسى عليهالسلام: «قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُ • فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي • قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً؛فرمود: ما قوم تو را بعد از تو، آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت. موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت و گفت: اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما نداد؟! آيا مدّت جدايى من از شما به طول انجاميد، يا مىخواستيد غضب پروردگارتان بر شما نازل شود كه از وعده من تخلف كرديد؟! موسى گفت: برو، كه مجازات تو در زندگى دنيا اين است كه به مردم بگويى با من تماس نگيريد! و تو ميعادى از عذاب خدا دارى، كه هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. اكنون به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مىكردى؛ بنگر كه آن را مىسوزانيم؛ سپس تمام ذرّات آن را به دريا مىپاشيم. » ۵ - پانویس
۶ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۶۸، برگرفته از مقاله «برخورد با ضلالتپیشگان». ردههای این صفحه : ضلالت | موضوعات قرآنی
|